وبلاگ کسروی (یه یاد یعقوب مهرنهاد)

جون 5, 2009

احمدی نژاد، جمهوری اسلامی کوچکی در میان نمونه بزرگتر آن

Filed under: Uncategorized — kasravi @ 7:52 ب.ظ.

کودتای نرم سپاه پاسداران؟ / احمدی نژاد، جمهوری اسلامی کوچکی در میان نمونه بزرگتر آن

—-

از ابتدای پیروزی انقلاب  57 علیرغم فراز و فرودهای بسیار در سیاست کلی نظام حاکم- همواره یک اصل طلایی در راس مانیفست حکومت قرار داشته است:

حفظ نظام به هر قیمتی

هزینه حفظ نظام هرچه باشد باید آنرا پرداخت؛ چه این هزینه قتل نزدیکترین یاران رهبر انقلاب باشد، چه قتل عام هزاران منتقد نظام. چه اخراج ده ها گروه و شخصیت بزرگ انقلابی از حاکمیت چه تعقیب و ترور مخالفان هزاران کیلومتر آنسوتر از مرزها. چه کش دادن جنگ ویران کننده، چه پس گرفتن شعارهای پرطمطراق نهادینه شده و نوشیدن جام زهر. چه به دم گلوله دادن زائران پیر کعبه، چه حراج منابع ملی مملکت. برای ماندن در قدرت این اوجب واجبات[1]– حتی میتوان تا آنجا پیش رفت که احکام صریح اسلامی را نیز زیر پا گذاشت.

بوضوح و با مثال های فراوان میتوان نشان داد که حاکمان اسلامی برای ادامه تکیه بر کرسی قدرت به هیچ پرنسیپ انسانی، اخلاقی، مدنی و حتی اسلامی پایبند نیستند.

البته همواره جدال خودی ها برای کسب سهم بیشتری از قدرت،‌ بعنوان داستان فرعی ِحکایتی کلان تر وجود داشته است اما تاکنون هیچیک از این خودی ها از ناطق نوری تحت حمایت رهبر در سال 76 گرفته تا خاتمی اصلاح‌طلب سال 84، به قیمت از دست دادن سهم بزرگی از قدرت- نگذاشته اند این جدال پنهان، کلیدواژه مانیفست ج.ا را تحت الشعاع قرار داده و همگی بین نظام و هرچیز دیگری اعم از حق، مردم و …- اولی را برگزیده اند.

حالا دولتی بر مصدر امور است که رزونانس و چکیده ماهیت اصیل جمهوری اسلامی می باشد: قانون گریز، خودسر، دروغ گو، بی‌ پرنسیپ و اقتدارگرا. دولتی که در زمان حیات اش همه کارهایی که کلیت حکومت اسلامی در طول 26 سال پیش از آن انجام داده را بطور متوالی و در ابعادی کوچکتر تمرین کرده است:

در ابتدا بواسطه ائتلاف با گروه های دیگر مخالف دولت وقت،  با شعار اصلی حمایت از مستضعفین و با معرفی شخصی گمنام بظاهر ساده زیست و مردمی که نگرانی اش موی و پوشش جوانان نیست بلکه قصد به سفره آوردن پول نفت را برای مردم دارد؛ دولت را در دست گرفت و از فردای همان روز دوستان دیروزش را یک به یک از قطار دولت پیاده کرد، سرکوب آزادی های سیاسی و اجتماعی را تشدید بخشید، شعارهای گنده تر از دهان در بعد جهانی داد و اقتصاد را به قهقرا کشاند. طرفه اینکه این دولت نوپا همچون حکومت نوپای سه دهه پیش، از حمایت خیل چماق داران نوکیسه، جمعی روشنفکر امپریالیسم ستیز و اسلام گرایان تندرو در سرتاسر جهان برخوردار است. این دولت شاید بدرستی- خود را تنها وارث راستین نظام میداند و تمامی خودی های دیگر را مفسد، انحرافی و خارج از نظام و از اعلام این مطلب نیز ابایی ندارد. بهمین دلیل آن اصل حیاتی در مانیفیست ج.ا را برای خود بازتعریف کرده و خود را مصداق آن می داند.

اگر اینگونه باشد نباید انتظار داشت که این دولت درصورت شکست در انتخابات- براحتیِ دولت های پیشین عرصه را برای رقیب خالی کند. بخصوص که از حمایت مطلق نظامیان تازه وارد به عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیز برخوردار است.

بنابراین، با در نظر گرفتن جمیع جهات، احتمالا نام کسی بجز احمدی نژاد از صندوق آرای انتخابات پیش رو بیرون نخواهد آمد؛ حتی اگر اینکار به قیمت بزرگترین تقلب انتخاباتی تاریخ جمهوری اسلامی تمام شود. درصورت وقوع این تقلب بزرگ[2]، بعید است از محسن رضایی و میرحسین موسوی عکس العملی شدید تر از آنچه رفسنجانی و کروبی در دوره پیشین نشان داده اند دیده شود و شاید تنها این شیخ زخم خورده، کروبی، باشد که واکنشی درخور مانند دعوت از مردم به تظاهرات خیابانی- نشان دهد. البته اینکار منجر به اخراج کامل او از حاکمیت خواهد شد؛ هزینه دیگری که «نظام« برای ابقای خود خواهد پرداخت.

پ.ن:

در پاسخ به این پرسش که در صورت درستی تحلیل فوق چه باید کرد باید بگویم: نمی دانم! اگر احتمال واکنش قاطع یکی از رقبای احمدی نژاد به تقلب گسترده در انتخابات برود، بهتر است در انتخابات شرکت کرده تا هزینه این کودتای نرم را برای نظام افزایش دهیم اما اگر دیگر رقبای احمدی نژاد همچون همیشه- حفظ نظام را اولی بر هرچیز دیگر دانسته و از دست یاری دراز کردن بسوی ملت واهمه داشته باشند؛ شرکت در انتخابات تنها مشروعیت بخشی بیشتر به رییس جمهور دروغین آینده خواهد بود.


[1] اشاره به سخنی از خمینی

[2] منظور از تقلب بزرگ، جابجایی مثلا ده دوازده میلیون رای است والا تقلباتی ازقبیل جابجایی یکی دو میلیون رای، خرید شناسنامه، رای دادن چندباره یک نفر و … بعنوان هنجاری در انتخابات ج.ا درآمده است.

وب‌نوشت روی WordPress.com.