وبلاگ کسروی (یه یاد یعقوب مهرنهاد)

مِی 19, 2008

دين خوب ديني است كه بتواني درباره‌اش جُك بسازي/ گزيده سخنان مشاهيرغربي درباره دين (بخش نخست)

Filed under: روشنگري — kasravi @ 2:01 ب.ظ.

پیش از خواندن:

 توجه داشته باشید که تنها با استناد به نقل قول های زیر نمی توان نوع نگاه صاحبان آنها به مقولاتی چون خدا و دین را تشخیص داد.

 

 

 

 

 

هر دين بيش از آنكه شيطانش را بي‌اعتبار كند اينكاررا با خدايش انجام ميدهد. هاولوك اليس

بي ترديد دين در طول قرون متمادي روانپزشك جهان بوده‌است.  كارل منيينگر

بيشتر خطابه‌هاي روحانيون شبيه آگهي‌هاي تجاري اند- اما نمي توانم تشخيص دهم كه آيا در اين آگهي ها خدا اسپانسر است يا محصول عرضه شده. ميگنون مك لاگلين

ايمان تابحال نتوانسته كوه هاي حقيقي را جابجا كند اما مي‌تواند در ذهن مومن- در جايي كه كوهي وجود ندارد رشته كوه‌هايي خلق كند. فردريش نيچه

در هر دهكده‌اي يك مشعل- آموزگار- وجود دارد و يك كپسول آتش نشاني: روحاني. ويكتور هوگو

آدمهايي كه به من ميگويند من به جهنم خواهم رفت درحاليكه آنها به بهشت ميروند مرا بسيار شادمان ميكنند از اينكه ما به دو مقصد متفاوت ميرويم. مارتين ترمان

دين از ديد عامه مردم حقيقت است، از ديد روشنفكران، غلط؛ و از ديد حكومت گران، مفيد. سنکای اخلاقگرا

كار و كاسبي ها ممكن است بيايند و بروند اما دين همواره باقي خواهد ماند. چرا كه دين تنها تجارتي است كه در آن مصرف كننده بخاطر بدي محصول‏، خودش را سرزنش ميكند. Harvard Lamphoon, «Doon»

انسان حيواني مذهبي است. او تنها حيوان مذهبي است. او تنها حيواني است كه  مذهبي حقيقي دارد چندين و چند نوع از آن را. او تنها حيواني است كه به همسايه‌ هم كيشش عشق ميورزد و گلويش را مي‌برد اگر عقيده مذهبي اش در راه راست نباشد. او در تلاشي صادقانه براي هموار كردن راه برادرش به سعادت و بهشت، زمين را به گورستان بدل كرده است. مارك تواين

چطور نهادهاي ديني را مي توان يك راهنماي قابل اعتماد در جهان ناديده دانست درحاليكه در جهان ديده و مرئي دچار اشتباهات فراواني شده‌اند؟ جان دراپر

اديان مانند چُس‌اند. مال خودت خوب است و آسايش بخش ولي مال ديگران بو ميدهد و آزارنده.  ديالوگي درسريال معروف picket fences

اين واقعيت كه يك مومن شاد تر از يك شكاك ديني است از آنجا ناشي ميشود كه يك مست سرخوش تر از آدم هوشيار است.     جرج برنارد شاو

من به خدا اعتقاد دارم اما در مورد بقيه جزئياتش خيلي مطمئن نيستم. بيل ويك

با يا بدون مذهب، انسان هاي خوب كارهاي خوب ميكنند وانسان هاي بد، كارهاي بد. اما براي اينكه انسان هاي خوب كارهاي بد انجام دهند نياز به مذهب است. استيو واينبرگ

خواندن و فهم كامل كتاب مقدس مطمئن ترين شيوه كافر شدن است. دونالد مورگان

جاييكه پرستش خورشيد يك وظيفه عمومي باشد آزمايش قوانين حرارتي جنايتي نابخشودني خواهد بود. جان مورلي

دين جايگزين ازمدافتاده ايمان است. اسكار وايلد

فلسفه پرسش‌هايي است كه هرگز جواب داده نخواهند شد. دين پاسخ هايي هست كه هرگز مورد پرسش قرار نخواهند گرفت.            ناشناس

 خنده دار، متناقض و دردناك است كه بي خدايان، دين را جدي تر از موحدان ميگيرند. جاناتان ميلر

سوالي كه پيش‌روي نژاد بشر است: آيا پرودگار طبيعت بايد جهان را با قوانين خودش اداره كند يا روحانيون و پادشاهان با جنگولك بازيهاي جعلي اينكار را بكنند؟     جان آدامز

دين به يك قرص مي ماند. بهترين روش استعمالش قورت دادن بدون جويدن است.  ناشناس

مقدار كمي از فلسفه ذهن انسان را به الحاد ميكشاند اما عميق شدن در آن دروازه دين را برويش ميگشايد. فرانسيس بيكن

وقتي مبلغان مذهبي به آفريقا آمدند، ما بوميان، زمين داشتيم و آنها كتاب مقدس. گفتند:” بياييد دعا كنيم“ و ما براي اينكار چشمهايمان را بستيم. وقتي بازشان كرديم، واي!، آنها زمين داشتند و ما، كتاب مقدس. دسموند ام. توتو

 

بطور كلي اشتباهات ديني خطرناكند؛ اشتباهات فلسفي، مضحك. ديويد هوم

 

اگر مثلث‌ها خدا داشتند، خدايشان سه ضلعي مي بود. ضرب‌المثل قديمي عبري

 

نتيجه اجبارات مذهبي چه بوده است؟ تبديل نيمي از جهان به مردماني نادان و نيمه ديگر به انسان هايي رياكار. توماس جفرسون

 

دين افيون توده‌هاست. کارل مارکس

 

من به خدا اعتقاد دارم اما كوچكترين اعتمادي به كساني كه برايش كار ميكنند ندارم.            ناشناس

 

من كاملا موافق جدايي دين از سياست ام. اين دو نهاد هركدام بطور جداگانه به اندازه كافي به دنيا گند زده اند كه اگر آنها را باهم بياميزيم نابودي دنيا را در پي داشته باشد. جرج كارلين

 

خدا يك كمدين است. درحال بازي دربرابر تماشاگراني كه به شدت از خنديدن وحشت دارند ولتر

 

مومنان دوآتشه در برابر خطر بيماري هاي منحصربه فرد رواني داراي نوعي حفاظت دروني‌اند؛ وجود اختلالات رواني شايع، مانع از ايجاد انواع شخصي در آنها ميگردد. زيگموند فرويد

 

خدا انواع بسيار متفاوتي از انسان را آفريده است. چرا بايد اجازه دهد كه تنها يك شيوه براي بندگي اش وجود داشته باشد؟مارتين بوبر

 

دين خوب ديني است كه بتواني درباره‌اش جُك بسازي. چستر تن

 

منابع:

الف
ب

 

 

 

 

 

مِی 2, 2008

آخرين لينك

Filed under: Uncategorized — kasravi @ 6:54 ب.ظ.

«نظر چند روانشناس درباره سلامت رواني احمدي‌نژاد«. اين تيتر نخستين لينك صفحه داغ بود. قبل از آنكه توضيحات را بخواند نگاهي به نام ارسال كننده‌اش انداخت: olad. لبخندي بر لبانش نشست و روي گزينه سبز و مثبت كنار لينك كليك كرد. توضيحات را نيم خوانده گذاشت تا چاق سلامتي‌اي با دوست قديمي و ناديده‌اش كرده باشد: «درود بر اولاد نازنين! كم پيدايي رفيق.« و با دونقطه و پرانتز شكلك لبخندي كشيد.

– واسه شام نون نداريم ها!

صداي مادرش بود كه براي چندمين بار از او ميخواست به نانوايي برود. از تُن صدا دريافت كه اگر بي‌درنگ برنخيزد الم شنگه‌اي بپا خواهد شد. سوييچ آويزان از گيره جارختي را به سرعت برداشت. وقتي در را با عجله پشت سرش مي‌بست دوباره فرياد مادرش را شنيد كه با لحني آميخته از شوخي و تحكم فرياد مي‌زد:

– طفلكم! ميدونم لينكت رو اجاقه! ولي خواهشاً تند نرو!

@@@@

– اون جوون عقب افتاده‌ رو ويلچر….هموني كه تو آسانسور ديديم…. تازه اومدن تو آپارتمونتون؟

عمويم درحاليكه كليد در منزلش را مي چرخاند آهي كشيد و به آهستگي گفت:

– نه بنده هاي خدا!

به داخل تعارفم كرد و ادامه داد:

– عقب‌افتاده نيست. بيچاره دانشجو بود…. تو تصادف اينجوري شده…

با دست جهتي را نشان داد و افزود:

– تو اون فرعي به اصلي كه بهت گفته بودم خيلي تصادف ميشه… كنار نانوايي… همونجا.

براي آنكه به نشانه همدردي حرفي زده باشم از دهانم پريد:

– طفلك!

واژه در مغزم پيچيد و چيزي را برايم تداعي كرد. يك دوست قديمي در بالاترين با آي-دي teflak. در صفحه شخصي‌اش نوشته بود كه مادرش اينگونه صدايش مي‌زند و بهمين خاطر اين نام را برگزيده بود. چند ماهي ميشد كه ديگر در بالاترين فعاليت نمي‌كرد. وبلاگ و اي-ميلي هم نداشت تا بفهميم چرا.

– نمي‌دونم زن عموت اين قوطي چايي را كجا گذاشته!؟

انگشتانم دسته مبل را فشرد و در ميان غرولند‌هاي عمويم داستاني جديد در ذهنم شكل گرفت؛ داستاني كه لحظاتي قبل عنوانش را انتخاب كرده بودم:  آخرين لينك.

 

وب‌نوشت روی WordPress.com.